خاک سرخ

خلقکم من تراب - شما را از خاکی بی جان آفریدیم

خاک سرخ

خلقکم من تراب - شما را از خاکی بی جان آفریدیم

مستندات قرآنی وحدت در کلام امام خمینی .... ۲

  قسمت دوم

۵. وحدت تا حد برادری

وحدت جامعه باید تا آنجا پیش رود که به حد برادری برسد. تعبیر برادری یک تعبیر قرآنی است خداوند متعال با آیه انماالمومنون اخوه (حجرات 10 ) همه مسلمانان و مومنان را برادر یکدیگر خوانده است . معنای آیه گرچه روشن است ولی امام خمینی که در سخنرانیهای مختلف به این آیه استشهاد نموده هر بار نکته بدیع و برداشت جدیدی را ارائه کرده است . هر یک از این معانی در جای خود حائزاهمیت است و ازعمق بینش و دقت نظر آن قرآن پژوه توانا و حکیم فرزانه حکایت دارد. پنج نکته از برداشت های امام را برای خوانندگان گرامی برمی شماریم :

  

الف . اولین برداشت امام خمینی از آیه مذکور این است که مومنان جز برادری نباید به چیز دیگری فکر کنند و وظیفه آنها تنها برادری است . کلام امام چنین است :
« اسلام تکیه کرده است بر اخوت با تعبیرهای مختلف . انماالمومنون اخوه از آن استفاده می شود که کانه مومنین هیچ شانی ندارند الا برادری همه چیزشان در برادری خلاصه می شود . (17 ) »
برای اینکه بدانیم چرا امام در برداشت مذکور حقیقت ایمان را منحصر در برادری کرده است و این انحصار چگونه از آیه به دست می آید به این توضیح توجه کنید :
معنی مذکور از واژه « انما » استفاده می شود. واژه « انما » در ادبیات عرب نشانه « حصر » است این کلمه در ابتدای جمله می آید و موضوع را در محمول منحصر می کند. مثلا جمله « انما انت نذیر » در قرآن کریم به این معناست که : تو فقط هشداردهنده ای و کار دیگری جز هشدار و انذار برعهده تو محول نشده است . بنابراین طبق این قاعده ادبی و برداشت حضرت امام آیه « انما المومنون اخوه » را می شود چنین ترجمه کرد : مومنان فقط با هم برادرند. و این نکته لطیف و قابل توجهی است پس سخن امام که فرمود : « کانه مومنین هیچ شانی ندارند الا برادری » از مفهوم « انما » به دست می آید.
ب . برخی تصور می کنند اگر بخواهند با کسی پیمان برادری و « عقد اخوت » ببندند نیازمند صیغه خاص و شرایط ویژه ای است و بدون آن عقد اخوت بسته نمی شود. اما نظر امام خمینی که از آیه « انماالمومنون اخوه » استفاده کرده اند این است که عقد اخوت بین همه مومنین و مسلمین در آسمان بسته شده است . در واقع آیه مذکور صیغه عقد اخوتی است که خداوند متعال آن را میان همه مسلمانان جهان جاری کرده است و نیاز به اجرای صیغه و عقد اخوت دیگری نیست ایشان می فرمایند :
« مومنین سرتاسر دنیا برادرند به حسب حکم قرآن . و برادرها برابرند و در شادی و غم هم مشترک اند. در اسلام همین برادری است که مبدا همه خیرات است ... اسلام قرآن عقد اخوت بین ما انداخته است : « المومنون اخوه » مومنون همه نه ترک و فارس و نه عرب و نه عجم و نه هیچ جا همه مومنین برادرند . این قرآن است . (18 )
« اگر همه مومنین ... در تمام کشورهای اسلامی همین یک دستور خدا را که خدا عقد اخوت بینشان انداخته است همین یک دستور را عمل بکنند قابل آسیب دیگر نیست . (19 ) »
ج . قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از تحصیل کرده های حوزه و دانشگاه و بیشتر مردم چنین می پینداشتند که دین از سیاست جداست و اسلام احکام سیاسی ندارد. دین را مجموعه ای از برنامه های تربیتی و اخلاقی می دانستند که در چارچوب ارتباط فرد با خدا معنا می شود. اما امام خمینی و همفکران ایشان نظری متفاوت داشتند و اسلام را یک مکتب سیاسی می دانستند. استدلال گروه اول این بود که ما آنچه در قرآن می بینیم احکام اخلاقی و تربیتی و دستوراتی است که چگونه رابطه فرد را با خدا تعیین می کند و نیز برخی احکام اجتماعی و حقوقی که چگونگی ارتباط مردم را با یکدیگر مشخص می سازد و چیزی به نام سیاست در اسلام نداریم . اما امام خمینی (ره ) معتقد بود مسائل سیاسی اسلام با مسائل اخلاقی پیوند خورده است . چه بسا یک مساله به ظاهر صددرصد اخلاقی و تربیتی باشد اما با یک نگاه دقیق تر در می یابیم که در ورای آن اهداف سیاسی مهمی نهفته است . امام خمینی باهوش سرشار و نگاه تیزبین خود بسیاری از احکام سیاسی اسلام را از احکام اخلاقی عرفانی و عبادی استخراج کرد و از این طریق پدیده ای به نام « انقلاب اسلامی » را تحقق بخشید. ایشان با تبیین دیدگاه خود منشا تحول عظیم اجتماعی و سیاسی در حوزه فکری جهان معاصر گردید.
بدون مبالغه و اغراق در میان علمای اسلام اعم از شیعه و سنی کمتر کسی را می شناسیم که چنین برداشتی را از مباحث عبادی و اخلاقی داشته باشد. کتابهای اخلاقی دانشمندان بزرگ ما نظیر معراج السعاده نراقی و احیاالعلوم غزالی تنها با دید تربیتی به رشته تحریر درآمده اند گرچه در نوع خود کم نظیر و در جای خود فوق العاده موثر بوده اند. البته در گذشته استثناهایی وجود داشت و برخی علمای بزرگ دیدگاهی شبیه دیدگاه امام خمینی داشته اند ولی معمولا اندیشه حاکم بر حوزه های علوم دینی اندیشه جدائی اخلاق از مسائل سیاسی بود. جدایی دین از سیاست در نظر برخی از بزرگان از مسلمات اسلام و به عنوان یک ارزش شمرده می شد. به طوری که یکی از نشانه های افراد عابد و عارف دوری آنان از امور سیاسی و حتی نداشتن فهم و درک مسائل سیاسی بود. هرکس از سیاست بی خبرتر مقبولیت او به عنوان یک عارف زاهد و معلم اخلاق بیشتر بود. امام که خود بزرگترین عارف و معلم اخلاق در حوزه علمیه بود با ورود عملی به سیاست و تشکیل حکومت اندیشه جدایی دین از سیاست را منسوخ کرد. ایشان در حوزه نظر و اندیشه نیز مباحث کاملا جدیدی را مطرح کردند. اعمال عبادی حج را که در آن روزگار یک عمل صددرصد عبادی شناخته می شد به حوزه سیاست برد و اهداف اصلی این مناسک عظیم را سیاسی دانست . اعتقاد امام خمینی به آمیخته بودن دین و سیاست و لزوم توجه به امور سیاسی دین تا بدان پایه بود که در یک اقدام بی سابقه و خلاف معمول منشور جاودانه ای را که برای هدایت آیندگان نوشته بود به نام « وصیت نامه سیاسی ـ الهی » نامید. این شیوه در میان علمای اسلام و در تاریخ وصیت نامه نویسی سابقه نداشته است .
با این مقدمه کوتاه به سومین نکته ای می پردازیم که امام از آیه کریمه « انماالمومنون اخوه » استفاده کرده اند. این نکته شنیدنی است :
« اسلام احکام اخلاقی اش هم سیاسی است . همین حکمی که در قرآن است که مومنین برادر هستند این یک حکم اخلاقی است یک حکم اجتماعی است یک حکم سیاسی است ... این یک حکم اخلاقی است که در آن حکم اجتماعی هم هست و علاوه بر این جهات سیاسی دارد. جهات سیاسی آن همین بود که همه دیدید که ملت ایران وقتی که با هم مجتمع شدند و برادروار با هم در کنار هم بودند و همه توجه به برادری اسلامی خود داشتند قدرتهای بزرگ نتوانستند در مقابل این برادرها; در مقابل اینهایی که مجتمع با هم شدند نتوانستند در مقابل اینها قیام کنند و تاب مقاومت بیاورند; همه راه خودشان را گرفتند و رفتند . (20 ) »
د. چهارمین نکته ای که امام خمینی با استفاده از آیه « انما المومنون اخوه » تذکر داده اند این است که : اخوت و برادری شرط ایمان است و بدون آن ایمان محقق نمی شود . برای آنکه روشن شود این معنا چگونه از آیه استنباط می شود در این توضیح دقت کنید : 1 ) کلمه مومنون در آیه مذکور « نهاد » و کلمه اخوه « گزاره » آن است 2 ) واژه مومنون اسم فاعل و مشتق از « ایمان » است و اصطلاحا « وصف » نامیده می شود 3 ) براساس یک قاعده اصولی « تعلیق حکم بر وصف مشعر بر علیت » است . یعنی اگر حکمی را بر یک موضوع که حالت وصفی دارد نسبت دهیم نشانه آن است که آن وصف منشا حکم بوده است . مثلا اگر بگویند : اکرم العلما (دانشمندان را گرامی بدار) درمی یابیم که علت صدور این دستور و دلیل احترام به علما علم آنها بوده است .
بنابراین نتیجه می گیریم در آیه « انما المومنون اخوه » حمل کلمه « اخوه » بر « مومنون » نشانه آن است که صفت ایمان علت و منشا اخوت است . پس اگر عده ای مومن با هم برادری و اخوت نداشته باشند معلوم می شود که ایمان آنها ایمان واقعی نیست . کلام حضرت امام در این زمینه روشن و گویاست :
« مومنها برادرند. از این آیه استفاده این معنا می شود که چنانچه دو نفر به اخوت ایمانیشان عمل نکنند برادر نباشند مومن نیستند. « المومنون اخوه » ... همان طوری که یک برادری برای برادر خودش خیر می خواهد مومن این است . اگر یک وقت دیدیم که کسی برای برادرهای خودش خیر نخواست نزاع راه انداخت هیاهو راه انداخت این به طرف خودش بکشد او به طرف خودش بکشد این از ایمان معلوم می شود که حظ صحیح نبرده است . اینکه باید ایمان در قلب این تاثیر بکند نکرده است 21. »
ــــــــــــــ
پاورقی :
17 ـ همان ج 15 ص 18471 ـ همان ج 11 ص 367
19 ـ همان ص 20491 ـ همان ج 13 ص 131
21 ـ همان ج 11 ص 381


امام خمینی :
همین حکمی که در قرآن است که مومنین برادر هستند این یک حکم اخلاقی است یک حکم اجتماعی است یک حکم سیاسی است . این یک حکم اخلاقی است که در آن حکم اجتماعی هم هست و علاوه بر این جهات سیاسی دارد
امام خمینی :
اگر همه مومنین در تمام کشورهای اسلامی همین یک دستور خدا را که خدا عقد اخوت بینشان انداخته است همین یک دستور را عمل بکنند قابل آسیب دیگر نیست

نظرات 1 + ارسال نظر
ممدم ممد اهوازی جمعه 3 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:28 ب.ظ http://zendegimoon.blogsky.com

سلام
تولد بلاکمونه خوشحال میشیم بیای پیشه ما

سلام
چشم !!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد