اما از میان مردم کسی است که در باره ی خدا و صفات او مجادله می کند بی آن که به دانشی برخاسته از دلیل عقلی متکی باشد یا با هدایت و الهامی از جانب خدا دلش به نور معرفت روشن شده باشد و یا به کتابی آسمانی که روشنگر است تمسک نموده باشد . ۸
این در حالی است که او از سر تکبر پهلوی خود را می گرداند و روی بر می تابد تا مردم را از راه خدا به گمراهی بیفکند . برای او در این جهان خواری و رسوایی است و روز قیامت عذاب آن آتش برافروخته را به او خواهیم چشاند . ۹
[به او گفته می شود:] این کیفر به سزای دستاوردی است که خود پیش فرستاده ای ، و نیز از آن روست که خدا به بندگانش ستم نمی کند ، بلکه به هر کسی آن چه را که در خور اوست می دهد . ۱۰
سوره ی مبارکه ی حج آیات ۸ تا ۱۰
فلو لا نفر من کل فرقه منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین (۱)
جمله ای اخیراً به مولای متقیان منسوب شده است :به این عبارت "لا تودبوا اولادکم باخلاقکم لانکم خلقوا لزمانع غیر زمانکم" معنای این جمله این است که فرزندان خودتان را به اخلاق خودتان تربیت نکنید ، برای این که آن ها برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند ; یعنی شما متعلق به یک زمان هستید و فرزندان شما متعلق به زمان آینده . اخلاقی که شما خودتان دارید خوب است ولی متعلق به زمان شماست ، اما اخلاقی که آن ها باید داشته باشند اخلاقی است که باید در زمان آینده خوب باشد .
- دو مطلب :
ادامه مطلب ...
- صراف سخن :
حدیث دیگر که فی الجمله از آن یادم هست ، راجع به اصحاب کهف است که داستان آن ها در قرآن آمده است . معروف است که این ها صراف و صیرفی بوده اند . این سخن را به این معنی گرفته اند که کار آن ها صرافی بوده است . ائمه ما فرموده اند که در این نسبت که گفته اند این ها صراف طلا و نقره بوده اند ، اشتباه شده است ، صراف سخن بودند نه صراف طلا و نقره .
یعنی مردمان حکیم و دانایی بوده اند و چون حکیم بوده اند وقتی حرفی به آن ها عرضه می شد ، آن حرف را می سنجیدند . تفقه در دین که در این آیه ذکر شده است (فلو لا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین) مستلزم این است که انسان واقعاً نقاد باشد و کار نقادی او به آن جا کشیده شود که هر چیزی را که گفته می شود و با امر دین تماس دارد ، بتواند تجزیه و تحلیل کند .
گفتاری از شهید مطهری ...... ادامه دارد .
در مزایای سحر خیز بودن
6- نرمش
ورزش را در هر زمان از روز که بخواهید می توانید انجام دهید؛ اما معمولاً اگر آن را برای بعد از کار بگذارید، این احتمال وجود دارد که کارهای دیگری برایتان پیش بیاید و مجبور شوید آنرا کنسل کنید. مطمئن باشید که ورزش صبحگاهی به هیچ دلیلی نمی تواند کنسل شود.
توانند در طول یک روز انجام دهند، کار انجام داده ام.
مغز انسان
- وزن طبیعی مغز یک انسان معمولی چیزی در حدود 1300 تا 1400 گرم می باشد، چیزی در حدود یک کیسه شکر.
- مغز انسان از مغز فیل ها کوچکتر است. وزن مغز یک فیل چیزی در حدود 6000 گرم اندازه گیری شده است. این در حالی است که مغز انسان از مغز میمون ها بزرگتر است. مغز یک میمون وزنی معادل 95 گرم دارد! مغز سگ ها چیزی در حدود 72 گرم و گربه ها 30 گرم برآورد می شود.
در مزایای سحر خیز بودن
پای صحبت یک روان شناس سحرخیز
1- صبح بخیر گفتن به یک روز جدید
من عاشق این هستم که بتوانم صبح زود از خواب بیدار شده و به روز زیبایی که در پیش روی دارم، صبح بخیر و خوش آمد بگویم. می توانید صبح ها وقتی که از خواب بلند می شوید، برنامه های ویژه ای را برای خود ترتیب دهید، و در حین انجام آن از تمام نعمت هایی که به شما داده شده است، تشکر و قدردانی نمایید. سخنان "دالای لاما" حقیقتاً من را تحت تاثیر قرار می دهند. او معتقد است
ادامه مطلب ...فضـــــــــــــل خدای را که تواند شمار کرد یا کیست آن که شکر یکی از هزار کرد؟
بحر آفرید و بر و درختان و آدمــــــــــــــــی خورشید و ماه و انجم و لیل و نــهار کرد
توحید گوی او نه نبی آدم اند و بـــــــــس هر بلبلـــــی که زمزمه بر شاخسار کرد
بخشندگی و سابقه ی لطف و رحمتــش ما را به حســـــــــــن عاقبت امیدوار کرد
پرهیـــــــــــــــــزگار باش که دادار آسمان فردوس جای مردم پرهیــــــــــــــزگار کرد
هر کاو عمل نــــکرد و عنایت امید داشت دانه نــــــــــکشت ابله و دخل انتظار کرد
نا بـــــــــــــرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کـــــــــــرد
بعد از خدای هر چه پرستند هیچ نیست بی دولت آن که بر همه هیچ اختیار کرد
منتخب از یک قصیده ی سعدی
تنگه واشی(ساواشی) یکی از مناطق زیبا و طبیعی اطراف مازندران است که معمولا بیشتر خانوادههای تهرانی حتی اگر گردشگر حرفهای هم نباشند این منطقه را میشناسند و هر از گاهی با خانوادهی خود به این منطقه سفر میکنند.
تنگه واشی
ادامه مطلب ...ـ فکر نقادی :
به طور کلی برای هر انسان لازم است که دارای فکر نقادی باشد . قوه ی نقادی و انتقاد کردن به معنای عیب گرفتن نیست . معنای انتقاد ، یک شیء را در محک قرار دادن و به وسیله ی محک زدن به آن ، سالم و ناسالم را تشخیص دادن است . مثلاً انتقاد از یک کتاب معنایش این نیست که حتماً باید معایب آن کتاب نمودار بشود ، بلکه باید هر چه از معایب و محاسن داشته باشد آشکار بشود .
ـ در دین باید نقاد بود :
انسان باید در هر چیزی که از دیگران می شنود نقاد باشد ، یعنی آن را بررسی و تجزیه و تحلیل کند . صرف این که یک حرفی در میان مردم شهرت پیدا می کند خصوصاً که با یک بیان زیبا و قشنگ باشد ، دلیل بر این نیست که انسان حتماً باید آن را باید آن را بپذیرد و قبول کند . به ویژه در امر دین و آن چه که مربوط به دین است ، انسان باید نقاد باشد .
ـ کلام محمد (ص) و عیسی (ع) :
این که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید : آن چه را که از من می شنوید به قرآن عرضه بدارید ، اگر موافق است بپذیرد و اگر مخالف است نه ، خود نوعی نقادی است . حدیثی است که من عین عبارات آن یادم نیست ولی مضمون آن یادم است که ائمه ما آن را از حضرت عیسی علیه السلام نقل کرده اند . تقریباً مضمونش این است : شما که علم را فرا می گیرید ، اساس کار این است که نقاد باشید ، یعنی قدرت انتقاد در شما باشد ، کورکورانه تسلیم نشوید ، خواه گوینده صالح باشد و خواه ناصالح .
گفتاری از شهید مطهری ......... ادامه دارد .
* با گرامیداشت دهم اردیبهشت، آغاز عملیات بیتالمقدس
... و به شلمچه رسیدیم
از ماشین که پیاده شدم، به بچهها گفتم: من رفتم جلو؛ اگر همدیگر را ندیدیم، وعدهمان همینجا.
در نخستین گامی که به سوی خاکریزها برداشتم، صدای انفجاری مهیب در منطقه پیچید؛ صداهایی که هر لحظه بر شدت آنها افزوده میشد! خدایا، بیست سال از جنگ میگذرد، اینجا که آرام بود! پیشتر شنیده بودم در این منطقه، هنوز مینهای خنثی نشده هست و میدانستم اینجا نزدیک بصره است و بصره چند هفته است ناآرام و جولانگاه هواپیماهای آمریکایی شده است. از کسی که به سرعت به طرف خاکریزها میرفت، پرسیدم: اتفاقی افتاده؟ گفت: نمیدانم! چند سال قبل که اینجا آمدم، سر و صدایی نبود.
هنوز از او جدا نشده بودم ....
آیات ۵ تا ۷ :
مردم ، اگر در رستاخیز و زنده شدن مردگان تردید دارید ، به آفرینش خود بنگرید ، ما شما را از خاکی بی جان آفریدیم ، آن گاه از نطفه و سپس از خون بسته شده و پس از آن از گوشتی (که گویی) جویده شده با آفرینشی تمام و ناتمام ، تا برای شما آشکار کنیم که زنده شدن مردگان امکان پذیر است ، و هر جنینی را که بخواهیم تا سرآمدی معین در رحم ها نگاه می داریم ، سپس شما را در حالی که کودکی هستید بیرون می آوریم ، آن گاه [شما را رشد می دهیم] تا به توانایی خود برسید ، و از شما کسانی اند که پیش از رسیدن به کنهسالی جانشان را می ستانند ، و از شما که به فروترین دوران عمر رسانده می شوند تا چندان فرتوت گردند که بعد از دانستن ، چیزی ندانند . و زمین را نیز خاموش و مرده می بینی ، پس چون آب بر آن بفرستیم ، سخت به جنبش در آید و بردمد و از هر نوع گیاه نیکو و شاداب برویاند . ۵
بدان سبب است که خداوند حق مطلق است و باطل از او سر نمی زند ، در حالی که آفرینش بدون رستاخیز بیهوده است ، و نیز بدان سبب است که خدا پیوسته مردگان را حیات می بخشد پس بر پا کردن رستاخیز بر او دشوار نیست و نیز این که او بر انجام هر کاری تواناست .۶
و نیز با توجه به این حقیقت است که قیامت آمدنی است و هیچ شکی در آن نیست و این که خدا همه ی کسانی را که در گورهایند بر می انگیزد .۷
آیات ۳ و ۴ :
و از مردم کسانی اند که بدون هیچ دانشی ، در باره ی خدا و صفات و افعال او به جدال می پردازند و از هر شیطان پلیدی پیروی می کنند . ۳ ـ بر شیطان چنین مقرر شده است که هر کس ولایت او را بپذیرد و خود را تحت نفوذ او قرار دهد ، وی را به بی راهه خواهد کشید و او را به عذاب آتش برافروخته راه خواهد نمود . ۴
آیات ۱ و ۲ :
ای مردم ، از پروردگارتان پروا بدارید و از شرک و گناه دوری کنید ، قطعاً زلزله ای که در آستانه قیامت روی می دهد پدیده ای بس بزرگ است . ۱ ـ روزی که آن را ببینید ، هر شیر دهنده ای پستان از دهان شیر خواره اش می گیرد و وحشت زده از او دور می شود ، و هر بارداری از ترس ، وضع حمل می کند ، و مردم را مست می بینی در حالی که آنان مست شراب نیستند ، ولی عذاب خدا سخت است که هوش از آدمیان می برد . ۲
افسوس که آن چه برده ام باختنی است
بشناخته ها تمام نشناختنــــــــی است
برداشته ام هر آن چه باید بگــــــــذاشت
بگذاشته ام هر آن چه برداشتنـی است
شعر از خواجه نصیرالدین طوسی :
خواجه نصیر به علوم نظری ، که پایه و اساس علوم است ، توجه داشت و استعدادی در کسب دانش نشان می دهد که مایه ی تحسین استادانش می شود . ایشان هولاکو را به برانداختن اساس خلافت عباسی که بر پایه ی ظلم و بیداد بوده ترغیب می کند .
قطعاْ بر انسان روزگاری گذشته که او در آن روزگار چیزی نبوده که نام انسان بر وی نهاده شود ، آیا چنین نبوده است ؟
ما انسان را از نطفه ای که دارای اجزایی به هم آمیخته است آفریدیم و او را از صورتی به صورت دیگر و از مرحله ای به مرحله ی دیگر در آوردیم و او را شنوا و بینا ساختیم تا دعوت خدا را بشنود و نشانه های او را در آفرینش ببیند .
همانا ما راه درست را به او نشان دادیم و اوست که یا سپاس می گذارد یا ناسپاسی پیشه می کند .
سوره ی مبارکه انسان آیات یکم تا سوم