خاک سرخ

خلقکم من تراب - شما را از خاکی بی جان آفریدیم

خاک سرخ

خلقکم من تراب - شما را از خاکی بی جان آفریدیم

اشک شفق

اشک شفق




  • در جام دیده اشک عزا موج می زند
    در صحن سینه شور و نوا موج می زند
    یک نینوا مصیبت و یک کربلابلا
    در دشتهای خاطر ما موج می زند
    بعد از شکست آینه هر جا نظر کنید
    دریای اشک چشم شما موج می زند
    از غرب تا جنوب وطن هرچه بنگری
    طوفان اضطراب و بلا موج می زند
    تا چشم کار می کند اندوه و انتظار
    با یاد یار در همه جا موج می زند
    در گوشه و کنار حسینیه های شهر
    صدها هزار دست دعا موج می زند
    هنگام اوج گیری « روح خدا » به عرش
    فریاد خلق نوحه سرا موج می زند
    حسرت نگر که در عطش بوسه وداع
    دریا جدا و دشت جدا موج می زند
    در صحن غم گرفته فیضیه تا سحر
    شوق حضور « روح خدا » موج می زند
    در کوچه باغهای جماران نگر هنوز
    انوار سیدالشهدا موج می زند
    محمدجواد غفورزاده
    یک جرعه صبر
    رفتی و سیل اشک امانم نمی دهد
    پیکی خبر زبخت جوانم نمی دهد
    من ناتوان زهجر و نمی جویمت دریغ
    ای جان نشانی از تو توانم نمی دهد
    پران شدی به سوی افقهای دور دست
    یا دست سرنوشت نشانم نمی دهد
    امشب ستاره ها ز چه رو رنگ باختند
    مرغی خبر ز روح روانم نمی دهد
    گیرد زدیده دست مصیبت گلابها
    طوفان عقده ره به فغانم نمی دهد
    « اشکم هزار مرحله از دل گذشته است 1 »
    یک « جرعه صبر » جام زمانم نمی دهد
    ای پیر در عزای تو این آه سینه سوز
    جز در حریم شعله مکانم نمی دهد
    سپیده کاشانی

  • نظرات 0 + ارسال نظر
    برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
    ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد