خاک سرخ

خلقکم من تراب - شما را از خاکی بی جان آفریدیم

خاک سرخ

خلقکم من تراب - شما را از خاکی بی جان آفریدیم

این تصمیم خوب را نشکنید

این تصمیم خوب را نشکنید


بسم الله الرحمن الرحیم
سینمای ما با همه تحولاتی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در آن پدید آمده هنوز سینمای در خور یک جامعه اسلامی و انقلابی نیست . در طول 29 سال گذشته متولیان فرهنگ و هنر تلاش هائی برای هم شان کردن سینما با ملت به عمل آوردند اما این تلاش ها به دلایل مختلف چندان موفق نبود.
درباره دلایل که بیشتر آنها بیرونی و از جنس تهاجم فرهنگی و بخشی از آنها نیز درونی و از رسوبات دوران قبل از انقلاب بوده و هستند در مجالی دیگر و از قلم و زبان اهل فن باید شنید و خواند اما این نکته کلی و قطعی را در این مقاله می توان یادآور شد که در نظام جمهوری اسلامی به بخش فرهنگ و هنر توجه لازم صورت نگرفته و به همین دلیل در عرصه زورآزمائی عوامل منفی و مثبت هنوز غلبه با عوامل منفی است . منظور از توجه لازم تزریق پول و امکانات به این بخش نیست هرچند این نیز از ملزومات کار است . قبل از بودجه و امکانات برنامه و مجریان توانمند و صاحب فکر دو نیاز مبرم عرصه فرهنگ و هنر هستند که می توانند در مصاف با موانع اعم از بیرونی و درونی پیروز از میدان خارج شوند. این دو عامل مهم که نباشند بودجه و امکانات تلف خواهند شد و هدف نیز بر زمین خواهد ماند که مانده است . اگر بزرگان میفرمایند « بخش فرهنگ مظلوم است » باید بپذیریم که ارزیابی دقیق و سخن قابل فهمی است .
بدون آنکه درصدد ارزیابی عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت نهم باشیم نمی توانیم از انصاف بگذریم که برخورد مسئولان این وزارت خانه با فیلم « سنتوری » یک برخورد منطقی متعهدانه و لازم بود. فیلم سنتوری از آن قبیل فیلم هائی نیست که با قیچی کردن بخش یا بخش هائی از آن بتوان به آن مجوز نمایش داد. هرکس این فیلم را دیده باشد بدون آنکه ذره ای تردید به خود راه دهد اساس آنرا در تضاد با فرهنگ و سنت جامعه ایرانی تشخیص خواهد داد. در این فیلم اخلاق اعتقادات احکام شرع و متولیان احکام شرع همه زیر سئوال رفته اند. اگر این بخش های معیوب از فیلم سنتوری حذف شود اصولا چیزی باقی نمیماند تا بتوان آنرا عرضه کرد.
شاید مدافعان فیلم سنتوری به نتیجه داستان فیلم که نجات یافتن یک معتاد و فعال شدن او برای به راه آوردن دیگران است متوسل شوند و جهت گیری آنرا مثبت بدانند اما سئوال اساسی اینست که آیا درست است که برای رسیدن به چنین نتیجه ای از مسیری عبور کنیم که سرتاسر آلوده انحرافی لغزنده و در تضاد با فرهنگ و سنت جامعه است !
این همان استدلالی است که متاسفانه پشت بعضی از مجموعه های تلویزیونی نیز قرار دارد و « ساعت شنی » یک نمونه از همین قبیل مجموعه ها بود. مدافعان « ساعت شنی » با همین استدلال غیرمنطقی از آن دفاع می کردند ولی خوشبختانه اظهارنظرهای قوی و کارشناسانه صاحبنظران فرهنگی که در قالب مصاحبه و مقاله منتشر شدند توانست مسئولان تلویزیون را مجاب کند و آن مجموعه را کوتاه کنند هر چند پخش همان قسمت ها ضایعات خود را در جامعه برجای گذاشت . فیلم مسموم « مارمولک » نیز همین وضعیت را داشت .
تولید این قبیل فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی با چنین استدلالی نشان می دهد متاسفانه تفکر غلط « هدف وسیله را توجیه می کند » در لایه هائی از دست اندرکاران فرهنگ و هنر کشور لانه کرده و همین تفکراست که این مشکلات را موجب می شود. این تفکر انحرافی را باید ریشه کن کرد و جامعه را باید از این آفت خطرناک مصون نمود و مصون نگهداشت .
شنیده می شود دست اندرکاران فیلم سنتوری برای گرفتن مجوز نمایش به دستگاه قضائی متوسل شده اند و تلاش می کنند حکمی بگیرند که با آن بتوانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را وادار به عقب نشینی کنند . اصل 156 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که وظایف قوه قضائیه را بر می شمرد در بند پنجم « اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین » را یکی از وظایف این قوه میداند. مسئولان قوه قضائیه به خوبی میدانند که بسیاری از جرائم در اثر فقر فرهنگی و انحرافات اخلاقی پدید می آید و قطعا قوه قضائیه اگر بخواهد برای جلوگیری از این قبیل جرائم به صورت ریشه ای اقدام نماید باید با دستگاه های فرهنگی کشور در زمینه های رفع فقر فرهنگی و جلوگیری از جریان هائی که موجب انحرافات اخلاقی می شوند همکاری و از آنها حمایت نماید.
لازمه عمل به این وظیفه حتمی که برعهده قوه قضائیه است اینست که در مواردی از قبیل برخورد قانونی با فیلم سنتوری نظر صاحبنظران فرهنگی را بخواهد و با تکیه برآرا کارشناسان به تصمیم گیری برسد. بدون آنکه کسی را متهم کنیم لازم میدانیم این نکته را یادآور شویم که دست اندرکاران تولید هر فیلمی قطعا برای حل مشکل خود توجیهاتی دارند که آنها را مطرح می کنند. حتی شاید بعضی پیچ و خم های قانونی را هم با راهنمائی افراد آشنا با زوایای قوانین و مقررات طی کنند که ظاهری موجه داشته باشد اما مسئولان قوه قضائیه در مواردی که مسائل مهمی از قبیل مواجه بودن اعتقادات و اخلاق جامعه با مخاطرات مطرح هستند نباید خود را در این چارچوب ها محدود نمایند. مصالح نظام و منافع مردم باید در چنین مواردی محور باشند و داوری ها باید بر این اساس باشد. اجرای صحیح قانون نیز فقط از این طریق میسر است و غفلت از این اصل به بیراهه رفتن است .
مردم را به نافرمانی دعوت نمی کنیم اما توجه مسئولان محترم قوه قضائیه را به این واقعیت جلب می کنیم که اگر فیلم هائی از قبیل « سنتوری » که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به حق نمایش آنرا ممنوع کرده بتوانند از قوه قضائیه مجوز نمایش بگیرند نوبت به ورود مردم به صحنه خواهد رسید. در آنصورت این مردم هستند که در هر سینمائی که بخواهد چنین فیلم آلوده ای را نمایش بدهد خواهند بست . بنابر این به صلاح قوه قضائیه است که این تصمیم خوب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نشکند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد