خاک سرخ

خلقکم من تراب - شما را از خاکی بی جان آفریدیم

خاک سرخ

خلقکم من تراب - شما را از خاکی بی جان آفریدیم

برنامه ریزان پشت پرده

برنامه ریزان پشت پرده

نویسنده : مسیح مهاجری


بسم الله الرحمن الرحیم
انتشار متن سخنان فردی که در دانشگاه همدان علیه جمعی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی مطالبی را مطرح کرد همچنان یکی از مباحث روز است . در این زمینه نکات قابل تامل زیادی وجود دارد که توجه به آنها برای تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان در بدنه لازم است .
1 ـ تکیه ویژه این شخص روی چهره های روحانی آنهم روحانیونی که یک عمر مبارزه و خدمت به کشور و مردم را در پرونده خود دارند قطعا با برنامه ریزی و حساب شده صورت گرفته است . به نظر می رسد برنامه ریزان پشت پرده اکنون زمان را برای وارد کردن ضربات کاری به روحانیت انقلابی مناسب می بینند.
از سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای صاحبان تحلیل و ناظران دقیق کاملا مشخص بود که عده ای با نزدیک ساختن خود به شخصیت های روحانی در سطوح بالای نظام درصدد کسب موقعیت برای محکم کردن جای پای خود و در نهایت خارج ساختن روحانیت از صحنه هستند. این نقشه با دقت و صبر و حوصله به تدریج به اجرا درآمد و « ترور شخصیت » از طریق پراکندن شایعات و تبلیغات مسموم علیه چهره های شاخص روحانی خط اصلی و محوری عاملان و مجریان این برنامه بود. عناصر افراطی و کم حوصله این جریان در مقاطع خاصی به ترور شخص هم متوسل شدند ولی از آنجا که این اقدام همواره به زیان آنان تمام شد عناصر حساب گر و با حوصله این جریان به این نتیجه رسیدند که کار را باید با استمرار « ترور شخصیت » ادامه دهند و وقت بیشتری نیز برای رسیدن به نتیجه مطلوب در نظر بگیرند.
2 ـ غفلت بسیاری از روحانیون صاحب نام و صاحب نفوذ در برابر این جریان مرموز راه را برای پیشبرد هدف خطرناک عناصر پشت پرده هموار کرد و آنان توانستند تقریبا بدون برخورد با مانع قابل توجهی این هدف را دنبال کنند. صاحب این قلم در سالهای گذشته در دیدار با بعضی مراجع معظم تقلید در قم به آن بزرگان عرض کردم سکوت شما را در برابر تخریب چهره بزرگان روحانی نظام سرانجامی جز جسورتر شدن افراد تخریب گر نخواهد داشت و آنها چه بسا به خود اجازه بدهند به حریم مرجعیت نیز تجاوز کنند زیرا قلم ها و زبان های مسموم و گستاخ این افراد هیچ حریمی برای هیچکس قائل نیست و ریشه کن ساختن روحانیت هدف اصلی آنهاست .
همین مطلب را به بزرگان روحانی دست اندرکار در نظام جمهوری اسلامی نیز گفتم و بارها هشدار دادم که این جریان اگر فعلا احترامی برای بعضی از شماها قائل است از روی نقشه و برنامه حساب شده است و اینطور نیست که با شما مشکلی نداشته باشد و یا تصورش این باشد که آن افراد دچار خطا و لغزش هستند و با هدف مبارزه با مفاسد است که آنان را آماج حملات خود قرار میدهد. شما باید هوشیاری خود را حفظ کنید و در برابر این جریان مرموز اما بظاهر دلسوز موضعگیری نمائید و مطمئن باشید که اگر با روحیه عافیت طلبی به سکوت و صبر و انتظار پناه ببرید روزی نوبت به خود شما خواهد رسید.
متاسفانه این هشدارهای مشفقانه اثری نگذاشت و سکوت بزرگان روحانی در برابر حملات ناجوانمردانه قلم ها و زبان های مسمومی که حتی بسیاری از آنها خود را پشت سر روحانیون صاحب نام پنهان کرده بودند فضای مسمومی علیه خدمتگزارترین و انقلابی ترین چهره های روحانی پدید آورد و راه را برای ورود عناصر مورد نظر آن جریان مرموز به صحنه هموار ساخت . اکنون نیز چنین قلم ها و زبان هائی با منتسب کردن خود به بزرگان روحانی و مراکز قدرت در جمهوری اسلامی بشدت مشغول سمپاشی علیه برجسته ترین چهره های انقلابی روحانیت هستند و البته برای آنکه خود را دلسوز اسلام و نظام جمهوری اسلامی و حتی مروج خط امام جلوه دهند قیافه ای حق به جانب و متدین که در هاله ای از تقدس فرو رفته است نیز برای خود ترسیم می کنند.
3 ـ طبیعی ترین راه مبارزه با مذهب یا متولیان امور مذهبی وارد ساختن عناصر مذهبی به صحنه و قرار دادن قلم ها و چهره های بظاهر مذهبی و دلسوز برای دین در برابر چهره های مذهبی واقعی است . در مشروطیت نیز کسانی که میخواستند روحانیت را از رهبری آن نهضت کنار بزنند و ایران را دوباره به دامن استبداد و استعمار برگردانند به همین شیوه متوسل شدند. آنها آیت الله شیخ فضل الله نوری را با توسل به یک روحانی که آلت دستشان شده بود محاکمه کردند و پای چوبه دار شیخ شهید نیز یک مشت افراد مذهبی با کلاه های نخی و محاسن حنا بسته و تسبیح های صد دانه جمع کردند تا به دار آویختن شیخ را که در واقع به دار آویختن مشروطیت بود جشن بگیرند و به همدیگر تبریک بگویند.
سکوت بعضی از علمای دوران مشروطه در برابر ظلمی که به همنوعان آنها همانند شیخ شهید شد راه را برای از میان برداشته شدن خود آنها و سرانجام به مسلخ رفتن نهضت مشروطه فراهم ساخت . ما امروز تجربه مشروطیت را پیش روی خود داریم و عجبا که از این پدیده عبرت آموز پند نمی گیریم ! انقلابی ترین چهره های روحانی ما را با استفاده از قلم ها و زبانهای مسمومی که در میان خود ما لانه کرده اند از ما می گیرند و ما شاهد ساکت این فاجعه هستیم ! چه درست و دقیق فرمود مولای متقیان که : ما اکثرالعبرو اقل الاعتبار!
4 ـ سخنران دانشگاه همدان اگر مفسد اقتصادی بود و طبق اخبار منتشره از مدت ها قبل پرونده داشت چرا این پرونده زودتر به جریان گذاشته نشد چرا به این شخص اجازه داده شد در حساسترین مراکز نظام مشغول فعالیت باشد چرا حالا که او ضربه خود را زده است از پرونده فسادهای او سخن به میان می آید
آیا اندیشیدن به همین چند سئوال نمی تواند ما را به این واقعیت برساند که آن جریان مرموز در متن و بدنه نظام لانه کرده و با استفاده از امکانات نظام درحال ضربه زدن به ارکان نظام است آیا قرار است باز هم صبر کنیم تا قلم ها و زبان هائی که با ظاهری مقدس مآب و دلسوز و منتسب به دین و انقلاب و نظام و با جانماز آب کشیدن هائی شبیه خوارج هرچه میخواهند به انقلابی ترین چهره های روحانی ضربه بزنند و کار را یکسره کنند آنگاه از این خواب غفلت بیدار شویم اقدام سخنران دانشگاه همدان و انتشار اظهارات او در شرایطی که مردم از گرانی به تنگ آمده اند هرچند ممکن است با هدف فرافکنی و مشغول ساختن اذهان به چیز دیگر صورت گرفته باشد ولی هدف اصلی همانست که آن جریان مرموز دنبال می کند.
5 ـ بزرگان روحانی ما نیز باید هوشیار باشند . عناصر پیرامونی شما درعین حال که ممکن است افراد مورد اعتمادی باشند لکن نمیتوان مطمئن بود که همه کارهای آنها قابل قبول و براساس عقل و منطق است . حتی اگر در کارهای خیر دستی دارند چه بسا اعمال غیرقابل قبولی از آنها سر بزند که انتساب آنها به شما جز لطمه وارد ساختن به روحانیت حاصلی ندارد. هوشیاری شما درست در همینجاست که طمعکاران را ناکام و آن جریان مرموز را ناامید میسازد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد