ـ فکر نقادی :
به طور کلی برای هر انسان لازم است که دارای فکر نقادی باشد . قوه ی نقادی و انتقاد کردن به معنای عیب گرفتن نیست . معنای انتقاد ، یک شیء را در محک قرار دادن و به وسیله ی محک زدن به آن ، سالم و ناسالم را تشخیص دادن است . مثلاً انتقاد از یک کتاب معنایش این نیست که حتماً باید معایب آن کتاب نمودار بشود ، بلکه باید هر چه از معایب و محاسن داشته باشد آشکار بشود .
ـ در دین باید نقاد بود :
انسان باید در هر چیزی که از دیگران می شنود نقاد باشد ، یعنی آن را بررسی و تجزیه و تحلیل کند . صرف این که یک حرفی در میان مردم شهرت پیدا می کند خصوصاً که با یک بیان زیبا و قشنگ باشد ، دلیل بر این نیست که انسان حتماً باید آن را باید آن را بپذیرد و قبول کند . به ویژه در امر دین و آن چه که مربوط به دین است ، انسان باید نقاد باشد .
ـ کلام محمد (ص) و عیسی (ع) :
این که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید : آن چه را که از من می شنوید به قرآن عرضه بدارید ، اگر موافق است بپذیرد و اگر مخالف است نه ، خود نوعی نقادی است . حدیثی است که من عین عبارات آن یادم نیست ولی مضمون آن یادم است که ائمه ما آن را از حضرت عیسی علیه السلام نقل کرده اند . تقریباً مضمونش این است : شما که علم را فرا می گیرید ، اساس کار این است که نقاد باشید ، یعنی قدرت انتقاد در شما باشد ، کورکورانه تسلیم نشوید ، خواه گوینده صالح باشد و خواه ناصالح .
گفتاری از شهید مطهری ......... ادامه دارد .